متن آهنگ
باز هوای دل من را نم باران زده
تیر خلاص تو به این پیکر بی جان زده
نکند که دوباره غمت سر برسد
عمر گذر میکند و خاطره میسازد
عشق سوار است و به هر ثانیه می تازد
نکند که جوانی به آخر برسد
♪♪♪
فریاد که طی شد شبو روزم به تمنای تو
داد که بی پاسخ و گنگ است معمای تو
وای از امروز من و وای به فردای تو که بفهمی غم مارا
چشمان تو در یاد دل میبرد تلخی شیرین ز فرهاد دل میبرد
عشق در این قامت و افرا دل میبرد وهربان باش عزیزم
♪♪♪
از دور نگاهت کنم و دور بمانم
در حسرت یک روزنه ی نور بمانم
عاشق شده ام چشم بدوزم به جمالت
کم لطفی عشق است اگر کور بمانم
♪♪♪
فریاد که طی شد شبو روزم به تمنای تو
داد که بی پاسخ و گنگ است معمای تو
وای از امروز من و وای به فردای تو که بفهمی غم مارا
چشمان تو در یاد دل میبرد تلخی شیرین ز فرهاد دل میبرد
عشق در این قامت و افرا دل میبرد وهربان باش عزیزم